رابطه‌ی معمار و کارفرما

رابطه‌ی معمار و کارفرما

رابطه کـارفرما و مـعمار

“من نمیدانم چرا مردم معمار استخدام می­کنند و به آنها می­گویند که چه کاری انجام دهند! “

این جمله­ ایست نیش‌دار از فرانک گهری در مورد رابطه معمار و کارفرما. به راستی این رابطه در به ثمر رسیدن یک اثر تحسین برانگیز معماری چقدر موثر است؟

در این مقاله سعی شده است نقش کارفرما در طراحی‌های معماری با استناد به دیدگاهِ صاحبنامان این حرفه بررسی شود؛ پس با اورچین همراه شوید.

کارفرما کیست؟ 

کارفرما تأمین کننده تمام نیازهای یک معمار است؛ برای کار کردن، مطرح شدن، کسب درآمد و خلق کردن یک اثر معماری ولی در عین حال معمولاً مانعی­ست برای گذر از مدگرایی به سمت نوآوری هنری در معماری. مقوله معمار وکارفرما، مبحثی است که هر‌از‌گاهی نیاز است به آن بپردازیم، چرا که این دو قشر همواره با یکدیگر دارای روابط پیچیده‌ای بوده‌اند.

معمار و کارفرما باید درک متقابلی از هدف مشتری برای پروژه، خدمات حرفه ای ارائه شده و انتظارات مشتریان داشته باشند. و عملکرد معمار بر اساس استانداردهای حرفه‌ای مراقبت سنجیده می‌شود، نه یک ایده خودسرانه از کمال.

این رابطه که نیازمند تعاملی مشترک میان طرفین برای حصول به هدفی مشترک است، معمولاً به گونه‌ای از بالا به پایین و از طرف کارفرما به پیش می‌رود و در این میان، معمولاً معماران خوب و خواسته‌های آنان، الزاما منابع خوبی برای حصول سودهای کلان برای کارفرمایشان است که فدای خواسته‌های سودگرایانه، زودگذر، نامعقول و افراطی کارفرمایان می‌شوند.

میس ون دروهه از معماران تحسین شده قرن بیستم در مورد کارفرما زیاد خوشبین نبود و در این مورد میگه:

“هرگز با کارفرمای خود در مورد معماری صحبت نکنید، با آنها از کودکانشان بگویید. در اکثر موارد وقتی در مورد معماری بحث می­کنید آنها چیزی متوجه نمی­شوند. یک معمار باید توانایی این را داشته باشد که به کارفرما بفهماند که چه می­خواهد چون غالباً آنها متوجه خواسته‌­های واقعی­شان نیستند”.

طول تاریخ گواه این است که معماران جامعه غالباً در جایگاه واقعی خود حضور نداشته‌اند و در اکثر موارد قشری بوده‌اند که نادیده گرفته شده‌اند. سوالی که اینجا مطرح است، این است که چرا این‌گونه بوده است؟ چرا در دوران ما و جامعه کنونی این قشر که می‌توانند از توانمندترین افراد اجتماع باشند، همچنان دارای بی‌ثبات‌ترین جایگاه در جامعه انسانی هستند؟ چرا معمار و از همه مهم‌تر معماری نادیده گرفته می‌شود؟

چرا معمار نادیده گرفته میشود؟ 

معماری یکی از مهم‌ترین مباحثی است که می‌تواند در تک‌تک لایه‌های اجتماعی و فرهنگی جامعه نفوذ کند و بر آن تأثیر فراوان گذاشته و هم از آن تاثیر بپذیرد. فلسفه معماری که انسان‌مداری از اولین و مهم‌ترین فلسفه‌های وجودی آن است فراتر از تعریف‌هایی است که امروزه در جامعه کنونی ما جا افتاده است و باید به صراحت بیان کرد، علاوه بر لایه‌های اجتماعی و فرهنگی، از بسیاری چیزهای دیگر نظیر روانشناسی، سیاسی و اقتصاد نیز متأثر است.

در این میان، روابطی وجود دارد که دارای پیچیدگی ویژه‌ای است که شامل کارفرما، پیمانکار(مجریان) و معماران می‌شود. مباحثی که در این مقاله مطرح است، بیشتر میان کارفرما و معمار است. با وجود معمار، در پروژه‌ای مشترک میان این سه قشر، توانمندی بیشتر با پیمانکار پروژه است؛ مگر در موارد اندک.

 ای ام پی معتقد است: “معماری فعالیتی انفرادی نیست، شما باید به کارفرما توجه کنید و تنها از این طریق امکان خلق معماری بزرگ فراهم خواهد شد. شما نمی­توانید به صورت مجرد کار کنید.”

و فلیپ جانسون نیز چنین نظری را ابراز می­کند: “یک ساختمان خوب بیشتر نتیجه یک کارفرمای خوب و یک پیمانکار خوب است تا یک معمار خوب”

اگرچه در برخورد معمار با کارفرما در بیشتر موارد معمار برای اجرای کامل طرحش راه به جایی نمی‌برد اما کارفرمایان نیز باید توجه داشته باشند که به معمار اعتماد کنند و دست او را برای رسیدن به نتیجه بهتر باز بگذارند، چرا که معمار اگر به معنای واقعی معمار باشد، باید جنبه‌های مختلفی از طرح را در نظر بگیرد؛ منافع و خواسته‌های کارفرما، چگونگی بنا در بافت شهری و کارکرد و تعامل آن با دیگر بناها، رفع نیازها با توجه به کاربری به همراه بهترین عملکرد و بسیاری از موارد دیگر که باید برای دستیابی به آنها اصول معمارانه را در نظر بگیرد و این در حالی است که باید سبک و روش خود معمار نیز در آن هویدا باشد. با این حال، در مقوله معمار و کارفرما همواره این معمار است که به‌دلیل فشار و نا‌آگاهی کارفرما باید از میان گزینه بد و بدتر، بد را انتخاب کند و رسیدن به موارد از متوسط به بالا آرزوی معماران کنونی جامعه شده است.

با این عمل، طبیعتا معمار سرخورده از اجتماع کنونی دیگر تلاشی برای ارتقای سطح کیفی زندگی دیگران در موضوع مهم، فرهنگ‌ساز و خلق آثار خوب معماری، از خود نشان نمی‌دهد و در نتیجه معماری در سطح پایینی از جامعه باقی خواهد ماند و به‌جای آن پیمانکاران با سودخواهی بسیار  بالا جای آنها را در تقابل با کارفرمایان خواهند گرفت.

Table of Contents

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Related Posts: